فهرست مطالب

تحقیقات کلامی - پیاپی 35 (زمستان 1400)

فصلنامه تحقیقات کلامی
پیاپی 35 (زمستان 1400)

  • تاریخ انتشار: 1401/04/03
  • تعداد عناوین: 6
|
  • محمدجعفر رضایی صفحات 7-24

    کلام امامیه از قرن هفتم به بعد به آرامی با شخصیت هایی مانند خواجه طوسی و علامه حلی تعاملات گسترده تری با فلسفه پیدا کرد. این ارتباط و حتی اختلاط کلام و فلسفه سبب شده است که برخی، کلام این دوره را به طور مطلق کلام فلسفی بخوانند. در این مقاله، با بررسی اندیشه های علامه حلی به طور خاص، نشان داده شد که ایشان در بخش الهیات بالمعنی الاخص در اختلافات اصلی کلام و فلسفه، مانند تبیین صفت قدرت و اراده، اغلب مباحث متفرع بر حسن و قبح عقلی، مانند مباحث اصلی عدل، نبوت، امامت و معاد جسمانی بر مواضع کلامی پافشاری کرده و در الهیات بالمعنی الاعم نیز در مواردی مانند انکار یا اثبات جزء لایتجزی، حقیقت نفس، هیولی، ماهیت زمان، حدوث و قدم عالم نظرات متکلمان را پذیرفته و به نقد اندیشه های فلسفی پرداخته و در مواردی همچون کاربرد اصطلاحات امکان و وجوب و علت و معلول، با وجود پذیرش ادبیات و اصطلاحات فلسفی، تغییراتی در مفاهیم داده است که با اندیشه های اصلی علم کلام در تعارض نباشد. بنابراین بهتر آن است که کلام علامه حلی را تجلی اختلاط و رقابت کلام و فلسفه بدانیم، نه فلسفی شدن علم کلام.

    کلیدواژگان: علامه حلی، کلام، فلسفه، تاریخ کلام، مدرسه حله
  • سیده بینه موسوی گرگری*، منصور نصیری صفحات 25-42
    درباب «خلقت عالم از عدم»، در مسیحیت نیز همچون اسلام، مطالب بسیاری گفته شده است. ویلیام کریگ، متکلم مسیحی معاصر که با برهان جهان شناختی کلامی در دنیا مطرح شده ، معتقد است آموزه ی خلقت از عدم، آموزه ای مبتنی بر کتاب مقدس است. در این مقاله، به تبیین و بررسی دیدگاه او و مقایسه ی آن با آیات قرآن کریم پرداخته شده است. در این بررسی معلوم گردیده که کریگ با گرد آوری فرازهایی از کتاب مقدس که آنها را مرتبط با خلقت از عدم می داند، معتقد است اگرچه در متن کتاب مقدس، به خلقت از عدم تصریح نشده است و خود این عبارت نیامده اما مفهوم آن در کتاب مقدس دیده می شود و با قدرت، منظور خود را می رساند. در این مقاله، فراز هایی که کریگ، بدان ها اشاره کرده، دسته بندی گردیده و توضیحات، برای آنها بیان شده است. در ادامه نیز آیات قرآن درباب خلق از عدم، و تشابه و تفاوت آنها با آیات کتاب مقدس، ذکر شده است.با مقایسه ی این دو کتاب مقدس، می بینیم که خلقت از عدم در هر دو کتاب، صریح نیست؛ افعال و نیز ریشه ی افعال در هر دو متن، خود، معنای خلقت بدون هیچ چیز را در بر دارند؛ «همه ی اشیاء» مورد اشاره در هر دو، خلقت یافته به دست خداوند هستند و... . اگرچه در عهد جدید کتاب مقدس، «مسیح» با خداوند در امر الوهیت، سهیم است، ولی باید گفت تشابهات بین قرآن و کتاب مقدس در امر «خلق از عدم»، بیشتر از تفاوت ها است و این نکته، ما را بدان امر می رساند که این دو کتاب آسمانی، منبع واحد دارند.
    کلیدواژگان: خلقت، عدم، کریگ، کتاب مقدس
  • سیده شیما انوشه*، احمد کریمی، علی سلیمی، محمد رنجبرحسینی صفحات 43-62
    توجه به چگونگی «پیدایش» و «شکوفایی» بنیان های همگانی و جهان شمول فطری که در شکل گیری ایمان در انسان ها سهم مهمی دارند، و تبیین نقش موقعیت های اجتماعی در آن ها مساله ای است که به تحقق نگاهی تازه به مساله ایمان منجر گردیده است. از این منظر «ایمان» به دلیل برخورداری از شاخصه «تولید اجتماعی» (به معنای شکل گیری، استمرار، تقویت، تضعیف یا زوال یک پدیده در یا تحت تاثیر موقعیت های اجتماعی) حتی در نگرش جامعه شناختی نیز می تواند امری اجتماعی محسوب شود. بر همین اساس، نوشتار پیش رو که با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و به روش تحلیل مضمون انجام شد، بیانگر این بود که در عوالم پیشین، معارف فطری در موقعیت های اجتماعی ویژه ای برخاسته از «بعثت انبیا» و «عرضه» وجودهای انسانی بر پیامبر اکرم شکل گرفته اند، و سپس در عالم دنیا در موقعیت هایی اجتماعی همچون مواجهه با استذکار رسولان و برقراری ارتباطات اخلاقی و پسندیده اجتماعی (در جهت توجه و همراهی با گزاره های بنیان های اخلاقی) شکوفا می شوند. از این رو ایمان از شاخصه «تولید اجتماعی» برخوردار است و درنهایت می توان آن را امری اجتماعی دانست.
    کلیدواژگان: ایمان، امر اجتماعی، فطرت، موجودیت اجتماعی، تولید اجتماعی، عوالم پیشین
  • ساجده یوسفی*، محمدحسن نادم صفحات 63-76
    بیشتر علمای شیعه برآنند که آیاتی از قرآن مشیر به رجعت است و از وقوع آن پیش از قیامت خبر می دهد اما اندکی نیز هیچ نشانی از رجعت در قرآن نمی یابند. از میان مثبتین، برخی ادعای صراحت آیات در این معنا را دارند حال آنکه برخی دیگر که البته درصد اندکی از ایشان هستند، این ادعا را به جا نمی بینند. در میان شیعیانی که هیچ آیه ای را دال بر رجعت نمی یابند نیز اختلاف است. برخی برآنند که قرآن در این باره سکوت کرده، نه از وقوع آن در آینده خبر میدهد و نه وقوع آن را نفی می کند. حال آنکه برخی دیگر ادعا می کنند که قرآن به صراحت ایده رجعت را انکار کرده است. دو ادعای صراحت آیات در اثبات و صراحت آیات در انکار رجعت سنگین ترین ادعاهای مطرح است. در این نوشتار پس از اعتبار سنجی استناد مدعیان صراحت آیات، چه در جهت نفی چه در جهت اثبات، به این نتیجه رسیدیم که در قرآن هیچ تصریحی درباره رجعت نمی توان یافت؛ نه در اثبات رجعت، نه در انکار آن. که اصلا اگر «صراحتی» در کار بود، این همه اختلاف پیش نمی آمد. نهایت اینکه قرآن، ظهور دارد، یکی قوی تر و یکی، ضعیف تر.
    کلیدواژگان: رجعت، آیات رجعت، رجعت در قرآن، اختصاصات شیعه
  • ابوالفضل فتحی* صفحات 77-96

    ضرورت و مشروعیت تاویل در منابع کلامی اسماعیلیه یکی از مسایل مهم و کاربردی در بحث تاویل است. تاویل باطنی مورد نظر اسماعیلیه اعم از آیات متشابه و محکم است. آنان برای هر لفظی معنای تاویلی قایل هستند. در کلام اسماعیلیه چه دلایلی بر ضرورت و مشروعیت تاویل مطرح است؟ سه دسته دلیل برای پاسخ به مسیله به دست آمد: دلیل قرآنی، عقلی و روایی. ضمن بررسی سه دلیل یاد شده سه قاعده کلی نیز برای اثبات ضرورت و مشروعیت تاویل به دست آمد: قاعده سازگاری عقل و وحی، قانون موازنه، قانون زوجیت. در این نوشتار به نقد و بررسی مهمترین ادله اسماعیلیه بر ضرورت و مشروعیت تاویل بویژه دیدگاه حمیدالدین کرمانی به عنوان یکی از دانشمندان شاخص در کلام اسماعیلیه پرداخته شده است. سرانجام هیچ کدام از ادله یاد شده توانایی اثبات تاویل عموم آیات قرآن توسط اسماعیلیه را نداشت. مقاله به روش توصیفی تحلیلی به سامان رسیده است.

    کلیدواژگان: تاویل، اسماعیلیه، ضرورت تاویل، مشروعیت تاویل، کلام اسماعیلی
  • محمدرضا باغبان زاده امشه* صفحات 97-114
    ابن تیمیه از جمله شخصیت های کلامی است که در کتاب منهاج السنه که در مقابل اندیشه های علامه حلی نگارش یافته، در صدد به چالش کشاندن جایگاه حضرت فاطمه (س) برآمده است که نه تنها در منابع شیعی از این بانوی اسلام به عظمت یاد می شود، بلکه در میان اهل سنت نیز از موقعیت بسیار ممتازی برخوردار است.با تتبع در منابع اهل سنت (جوامع روایی و کتب تاریخی) به دست می آید که وی، تمام همت خود را صرف انکار واقعیاتی از زندگانی دختر پیامبر اسلام (س) می کندکه مورخان و محدثان به ثبت و ضبط آن مبادرت نموده اند. لذا در این نوشتار سعی برآن است تا با توجه به کثرت منابع روایی و ثبت وقایع تاریخی در لابلای متون اهل سنت، خلاف گفته های ابن تیمیه، اثبات شود و روشن گردد که او تا چه اندازه، نسبت به بانوی اسلام عناد داشته و با توسل به تضعیف و یا تکذیب روایات، در صدد تنزل جایگاه حضرت فاطمه (س) در میان مسلمانان برآمده است.
    کلیدواژگان: حضرت فاطمه (س)، ابن تیمیه، منهاج السنه، اهل سنت، تضعیف، تکذیب